شمال سه نفره
پسر گلم ما دوشنبه پیش رفتیم شمال و چهارشنبه برگشتیم خیلی خوش گذشت و روحیمون عوض شد شمام شیطنتهای خودت رو داشتی و یکم اذیت میکردی شما تقصیر نداشتی میخواستی بازی کنی و چهاردست و پا بری اما نمیتونستی همین باعث میشد کار یکم سخت شه بابایی هم خیلییییییی کمک کرد پسرم تو بهترین بابای دنیارو داری عزیزترینم شما عاشق آب و دریا شدی.چنان دست و پا میزدی که خدا میدونه همین طوری هم جیغ میزدی وقتی آب می خورد به پات.دیگه با زور آوردیمت بیرون نمیخواستی بیای از لب آب کنار.آب که به پات میخورد بلند میخندیدی و جیغ میزدی هی هم آب رو با پات میخواستی نگه داری.واقعا کارات دیدنی و لذت بخش بود دیونتمممممممممممممم مامانی این عکس رو با...
نویسنده :
پریسا ملکی
15:54